بازاریابی سنتی یا traditional marketing چیست؟
در واقع به نوعی جذب مخاطب و مشتری گفته می شود که در آن فرستنده پیام خود کسب و کار می باشد به همین دلیل در بعضی جاها این نوع بازاریابی را برونگرا هم می نامند.
مثال هایی از این نوع بازاریابی وجود داره مثل تبلیغات تلوزیونی یا بیلبوردهای اطراف اتوبان که آن برند درحال معرفی محصولات و خدمات خودش است.
گاه بازاریابی برونگرا توسط افراد به بازاریابی مزاحم تشبیه شده است زیرا در فرایند فعالیت کاربران وقفه می اندازد مثل فردی که داره از تماشای برنامه مورد علاقش در تلوزیون لذت می بره و مجبوره به تبلیغاتی که گاه ناگاه به نمایش درمیان توجه کنه .البته واقعا نمیشه به این نوع بازاریابی دید کاملا منفی داشت و شاید این دید یک دید افراطی باشد ولی در حال حاظر نقدهایی به بازاریابی برونگرا وارد است آن هم از دست دادن اثر بخشی نسبت به بازاریابی درونگرا که در ادامه آن را تعریف خواهیم کرد
برخی از ابزارهایی که در بازاریابی برونگرا استفاده می شوند به شرح زیر است
1- ایمیلهای تبلیغاتی یکی از ابزارهای رایج در بازاریابی برونگرا هستند. البته باید بین این ایمیلها و خبرنامههایی که به درخواست مخاطبان برای آنها ارسال میشوند تمایز قائل شویم.
2- تبلیغات رادیویی و تلویزیونی هم از جمله قدیمیترین و رایجترین ابزارهای بازاریابی برونگرا هستند.
3- بازاریابی از طریق افرادی که مخاطبان نسبتاً زیادی دارند و میتوانند بر رفتار و تصمیم آن مخاطبان هم تأثیر بگذارند.
4- تله مارکتینگ هم – در مواردی که از سوی شرکتها و بدون درخواست مشتری انجام میشود – نمونهای از بازاریابی برونگراست.
5- ارسال پیامک تبلیغاتی هم روش دیگری برای بازاریابی برونگرا است. با وجودی که طی سالهای اخیر با گسترش نرمافزارهای پیامرسان، نرخ باز شدن پیامکها کاهش داشته است، اما این روش همچنان کمابیش مورد استفاده قرار میگیرد. خصوصاً اپراتورهای تلفن همراه – که میدانند احتمال باز شدن پیامهایشان همچنان زیاد است و مشتریها معمولاً آنها را مسدود نمیکنند – همچنان از این روش برای بازاریابی محصولات و خدمات خود استفاده میکنند.
6- تبلیغات در مجلهها و روزنامهها و تولید رپورتاژ آگهی
7- چاپ و توزیع تراکتهای تبلیغاتی
8- تبلیغات بنری در سایتها و وبلاگها
بازاریابی درونگرا یا inbound marketing چیست؟
با توجه به تعریفی که برای بازاریابی برونگرا داشتیم می تونیم تعریف بازاریابی درونگرا را بالعکس آن بدانیم یعنی گفت وگو با کسب و کار از سمت مخاطب آغاز می شود.
مثال هایی که میشه از آن برای بازاریابی درونگرا نام برد کاربرانی که در اینترنت به دنبال محصول یا خدماتی می گردند و به سایت شما می رسند یا در شبکه های اجتماعی در حال جستجوی موضوعی هستند و به صفحه مجازی شما می رسند. در واقع این نوع بازاریابی این حس به مشتری القا میکنه که خودش به سدراغ شما آمده
برخی از ابزار هایی که در بازاریابی درونگرا استفاده می شوند به شرح زیر است
1- بازاریابی محتوا یا بلاگ نویسی
2- شبکه های اجتماعی
3- تبلیغات کلیکی یا PPC
4- بهینه سازی موتورهای جستجو
حال در لیست زیر تفاوت های این دو نوع بازاریابی را برای شما معرفی می کنیم
1- اولین تفاوت ، ردیابی مخاطبان و تحلیل و اندازه گیری مخاطبان که از طریق کانال های بازاریابی به سمت کسب و کار ما آمده اند که مراتب این موضوع در بازاریابی درونگرا برای کسب و کارها در دسترس تر و با دقت بیشتر است
2- هزینه های بازاریابی برونگرا نسبت به درونگرا نسبتا بالا می باشد
3- محدودیت جغرافیایی در بازاریابی برونگرا نسبت به درونگرا بیشتر می باشد
4- قابلیت بهبود سیستم و استراتژی بازاریابی در صورت بروز مشکل در بازاریابی درونگرا سریعتر انجام می شود
5- دسترسی به مشتریانی که با هدف کسب و کار و برند نزدیک تر هستند در واقع می توان گفت نرخ جذب مشتری در بازاریابی درونگرا نسبت به برونگرا بیشتر می باشد